English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 234 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resolute U صاحب عزم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lord U صاحب
lords U صاحب
evangelist U صاحب انجیل مژده رسان
evangelists U صاحب انجیل مژده رسان
employer U صاحب کار
employers U صاحب کار
loose U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
looser U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest U توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
benefactor U صاحب خیر
benefactors U صاحب خیر
titled U صاحب لقب
gourmand U صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
gourmands U صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
staff U افسران صاحب منصبان
staffed U افسران صاحب منصبان
staffs U افسران صاحب منصبان
stray U جانور بی صاحب
straying U جانور بی صاحب
strays U جانور بی صاحب
Master of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
sovereign U صاحب سیادت
sovereigns U صاحب سیادت
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
licensee U صاحب جواز
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
licensees U صاحب جواز
industrialist U صاحب صنعت
industrialists U صاحب صنعت
polygraph U صاحب تالیفات بسیار
polygraphs U صاحب تالیفات بسیار
restaurateur U صاحب رستوران
restaurateurs U صاحب رستوران
shareholder U صاحب سهم
shareholders U صاحب سهم
stockholder U صاحب سهم
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders U صاحب سهم
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
printer U صاحب چاپخانه
printers U صاحب چاپخانه
clear-sighted U صاحب نظر
pirate U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirated U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirates U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
inviolable U صاحب حرمت
owner U صاحب
owners U صاحب
proprietor U صاحب حق طبق کتاب
proprietors U صاحب حق طبق کتاب
landowner U صاحب ملک
landowners U صاحب ملک
landladies U زن صاحب ملک
landlady U زن صاحب ملک
croupier U کمک صاحب بانک
croupiers U کمک صاحب بانک
master U صاحب
master U ارباب صاحب
mastered U صاحب
mastered U ارباب صاحب
masters U صاحب
masters U ارباب صاحب
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
royalties U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalty U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
beneficent U صاحب کرم
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
peer U صاحب لقب اشرافی
peered U صاحب لقب اشرافی
peering U صاحب لقب اشرافی
baton U عصا یا چوپ صاحب منصبان
batons U عصا یا چوپ صاحب منصبان
own U صاحب چیزی بودن
owned U صاحب چیزی بودن
owning U صاحب چیزی بودن
owns U صاحب چیزی بودن
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
militarist U صاحب روح سربازی یانظامی گری
militarists U صاحب روح سربازی یانظامی گری
yachtsman U صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen U صاحب کشتی تفریحی
laird U صاحب زمین
lairds U صاحب زمین
endowed U صاحب مال و مکنت
proxy U نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
newspaperman U صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen U صاحب وگرداننده روزنامه
innkeeper U صاحب مسافرخانه
innkeepers U صاحب مسافرخانه
housemother U زن صاحب خانه
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemothers U زن صاحب خانه
Other Matches
jointer U صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
padrone U صاحب
ownerless U بی صاحب
slaveholder U صاحب برده
owner of a property U صاحب ملک
officers U صاحب منصب
permit holder U صاحب جواز
officer U صاحب منصب
manufacturers U صاحب کارخانه
office-holder U صاحب مقام
homeowners U صاحب خانه
homeowner U صاحب خانه
unowned U بی صاحب بیمالک
titlist U صاحب سندمالکیت
stock holder U صاحب سهم
shop keeper U صاحب دکان
shipowner U صاحب کشتی
sharecropper U صاحب نسق
seignior U صاحب تیول
restauranteur U صاحب رستوران
office-holders U صاحب مقام
signatories U صاحب امضا
liege U صاحب تیول
licence owner U صاحب امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
lessor U صاحب ملک
landholder U صاحب ملک
land lady U زن صاحب ملک
in the saddle U صاحب اختیار
feudary U صاحب تیول
feudatory U صاحب تیول
free ball U توپ بی صاحب
in power U صاحب مقام
grantee U صاحب امتیاز
building owner U صاحب کار
man of place U صاحب منصب
man of place U صاحب مقام
officiary U صاحب منصب
signatory U صاحب امضا
official U صاحب منصب
of consequence U صاحب شان
waif U مال بی صاحب
nursery man U صاحب قلمستان
planter U صاحب مزرعه
planters U صاحب مزرعه
manufacturer U صاحب کارخانه
notary public U صاحب محضر
no man's land U سرزمین بی صاحب
assayer U صاحب عیار
monopolist U صاحب انحصار
master of the time U صاحب الزمان
manufaturer U صاحب کارخانه
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
in the saddle U یراق صاحب مقام
infeoff U صاحب ملک کردن
innholder U صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
i own that house U من صاحب ان خانه هستم
lord paramount U صاحب تیول عمده
mansion house U خانه صاحب تیول
pooh bah U صاحب چندین مقام
prosecuting attorney U صاحب منصب پارکه
office-holders U صاحب منصب دولت
res nullius U مال بلا صاحب
to come into a property U مالی را صاحب شدن
wharfinger U صاحب لنگرگاه یابارانداز
office-holder U صاحب منصب دولت
title-holders U صاحب سند مالکیت
placeman U صاحب منصب اداری
martyologist U صاحب تذکره شهدا
to have something at one's disposal U صاحب چیزی بودن
to have something U صاحب چیزی بودن
owner's risk U ریسک صاحب کالا
title-holder U صاحب سند مالکیت
holding company U شرکت صاحب سهم
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
publican U بیگانه صاحب میخانه
publicans U بیگانه صاحب میخانه
signatories U صاحب امضاء امضایی
signatory U صاحب امضاء امضایی
boniface U صاحب مهمانخانه ورستوران
chartered companies U شرکتهای صاحب الامتیاز
at owner's risks U به هزینه صاحب مال
cotton spinner U صاحب کارخانه نخ ریسی
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
estray U جانوراواره وبی صاحب
gastrologist U صاحب سر رشته درپختن وخوردن
confidnetial relationship with client U حفظ اسرار صاحب کار
equites U سواره نظام صاحب امتیاز
he is the owner of this house U او صاحب این خانه است
portreeve U صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
barkeep U باده فروش صاحب میکده
patentee U صاحب اختراع ثبت شده
abandonee U صاحب اشیاء ترک شده
patentee U صاحب اختراع ثبت شدن
proprietorship U صاحب ملک یامغازه بودن
barkeeper U باده فروش صاحب میکده
barton U حیاط رعیتی صاحب ملک
play the ball U با دریبل صاحب توپ شدن
atentee U صاحب اختراع ثبت شده
waif U بچه بی صاحب ادم دربدر
nursery man U درخت کار صاحب تلمبار
occupancy U تملک اموال بلا صاحب متصرف
to have a title [ to be titled] U لقب دار [صاحب عنوان] بودن
owner's risk U خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
quitrent U اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
power struggle U مبارزه برای صاحب مقام شدن
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
turfman U صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
He is an authority on medical science . U درعلم پزشکی صاحب نظر است
men of light and leading U مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
pass book U برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
forwarding merchant U کسی که بابت دریافت ورساندن مال التجاره به صاحب ان
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
to wear out one; U از زیاد ماندن درجایی مزاحم صاحب خانه شدن
docl pass U گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
at owner's risk U معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
letters patent U نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
puffer U کسی که در حراج از طرف صاحب مال مورد حراج شرکت میکند
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
titular U لقب دار صاحب لقب
depositor U صاحب سپرده سپرده گذار
optional claiming race U مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
enfeoff U هبه کردن ملک صاحب ملک کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com